به چشمهايم زل زد و گفت: "با هم درستش ميكنيم "...چه لذتي داشت اين با هم!حتي اگر با هم هيچ چيزي هم درست نميشد، حتي اگر تمام سرمايهام بر باد ميرفت ... حسي كه به واژهي " با هم " داشتم را با هيچ چيزي در اين دنيا معاوضه نميكردم. تنها كسي كه وحشت تنهايي را درك كرده باشد، ميتواند حس من را در آن لحظات درك كند. . .
[ليليان هلمن]
بين ماحادثهي عشقبه تكثير نشست ...!
[عليرضا آذر]
باغ عروسي
تشريفات عروسي
تشريفات مجالس
خدمات مجالس
كسب تخصص و وورد تضميني به بازار كار در بهترين آموزشگاه كامپيوتر
به چشمهايم زل زد و گفت: "با هم درستش ميكنيم "...چه لذتي داشت اين با هم!حتي اگر با هم هيچ چيزي هم درست نميشد، حتي اگر تمام سرمايهام بر باد ميرفت ... حسي كه به واژهي " با هم " داشتم را با هيچ چيزي در اين دنيا معاوضه نميكردم. تنها كسي كه وحشت تنهايي را درك كرده باشد، ميتواند حس من را در آن لحظات درك كند. . .
[ليليان هلمن]
بين ماحادثهي عشقبه تكثير نشست ...!
[عليرضا آذر]
باغ عروسي
تشريفات عروسي
تشريفات مجالس
خدمات مجالس
كسب تخصص و وورد تضميني به بازار كار در بهترين آموزشگاه كامپيوتر